کلک خیال ما را مددی که مست گردیم ...بیرون ز هر انچه هست گردیم...
|
||
|
من پذیرفتم که عشق افسانه است این دل درد اشنا دیوانه است می روم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم ازاد باش گرچه تو زودتر از من می روی ارزو دارم ولی عاشق شوی ارزو دارم بفهمی درد را تلخی برخورد های سرد را ادامه مطلب خلوت که می کنم برای شعر از راه می رسی با حرفهای خوب وقتی تو می کشی دستی به شانه ام می لرزد از درون دست نوشتنم ارام می شوم با بوسه ای زتو حالا بمن بگو من شعر گفته ام یا که تو ؟ من بی حضور تو شاعر نمی شوم هرشب مرا ببین در خلوت خیال هر شب به انتظار .....! ادامه مطلب گاه افسوس می خوریم ... بابت کارهایی که انجامشان نداده ایم و گاه افسوس می خوریم ... بابت کارهایی که انجامشان داده ایم ! ادامه مطلب در ایینه ی خیالم خیره شده ام ... نقشی ست شبیه من ... نمی دانم کدامینم ؟ این که به ایینه خیره شده .. یا .. ان که غریبه ای ست به نام من ؟ ادامه مطلب اوار رابطه در یک دوستی بیکباره صورت نمی گیرد ترک های عاطفی زمینه ی این اوار در دوستی هستند ! ادامه مطلب بسیاری از ادم ها نمی دانند واقعا از زندگی چه می خواهند با این حال توقع دارند به اهداف نامشخص خود برسند ! ادامه مطلب حسادت به انچه که دیگران هستند و شما نیستید بی معنی است زیرا انچه که شما هستید هم دیگران نیستند ! ادامه مطلب به داشته هایت توجه داشته باش نه به نداشته هایت .. نداشته هایت را که نداری .. پس اگر بر انچه که نداری تمرکز کنی .. انچه داری را نیز از یاد خواهی برد ! ادامه مطلب
|
|